پنج شنبه 26 تير 1404

قرار گرفتن در معرض اخبار تروماتیک

  تاريخ:بيست و ششم تير 1404 ساعت 09:33   |     کد : 316170   |     مشاهده: 16
دانشیار دانشگاه تهران تاکید کرد که براساس پژوهش‌های مبتنی بر مدل‌های درمانی شواهدمحور، قرار گرفتن در معرض اخبار تروماتیک، حتی به‌صورت غیرمستقیم، می‌تواند به شکل‌گیری نشانه‌های استرس حاد (Acute Stress Disorder) یا حتی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در کودکان و سالمندان بینجامد.

دکتر سوگند قاسم‌زاده، دانشیار دانشگاه تهران در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان این مطلب که من به‌عنوان روان‌شناسی که نزدیک به دو دهه از عمر حرفه‌ای‌اش را صرف مطالعه، آموزش و مداخله در مسیر رشد روان‌شناختی کودکان، نوجوانان و خانواده‌ها کرده‌ام، چه در دل بحران و چه در بستر زندگی روزمره، بر خود واجب می‌دانم هشدار دهم که جنگ با خاموشی سلاح‌ها پایان نمی‌پذیرد؛ بلکه در سکوت، در گوشه‌های ناپیدای ذهن نسل‌هایی جا خوش می‌کند که باید می‌بالیدند، اظهار کرد که تصاویر و صداهای ترسناک شاید از صفحه‌ نمایش‌ها محو شوند، اما آنچه در مغز کودکان، نوجوانان و حتی سالمندان حک می‌شود، سال‌ها اثر خود را باقی می‌گذارد.

امروز ما نه تنها موظف به بازسازی فیزیکی شهر بلکه ترمیم روان نسل آینده‌ساز هستیم

وی، ادامه داد: امروز ما وظیفه داریم نه‌تنها به بازسازی فیزیکی شهر، بلکه به ترمیم روان نسلی فکر کنیم که آینده این سرزمین را رقم خواهد زد. خوشبختانه، بر پایه مدل‌های درمانی معتبر مبتنی بر شواهد (Evidence-Based Practices)، راهکارهایی وجود دارد که می‌تواند به شکل علمی، عملی و انسانی، مسیر بازگشت به زندگی سالم‌تر را هموار کند.

این متخصص روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده، افزود: این وظیفه فقط بر دوش درمانگران نیست؛ خانواده‌ها، دولت‌ها و رسانه‌ها نیز باید سهم خود را در این بازسازی عمیق و ضروری ایفا کنند. اکنون زمان آن است که به‌جای عبور سریع از زخم‌ها، به آن‌ها با دقت، علم و همدلی رسیدگی کنیم—پیش از آنکه خاموشی جنگ، جای خود را به فریادهای خاموش درون نسل‌ها بدهد.

دکتر قاسم‌زاده خاطرنشان کرد: براساس پژوهش‌های مبتنی بر مدل‌های درمانی شواهدمحور، قرار گرفتن در معرض اخبار تروماتیک، حتی به‌صورت غیرمستقیم، می‌تواند به شکل‌گیری نشانه‌های استرس حاد (Acute Stress Disorder) یا حتی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در کودکان و سالمندان بینجامد.

وی، در پاسخ به این پرسش که برای کودکان، چه باید کرد؟ گفت: کودکان، برخلاف بزرگسالان، هنوز قدرت درک و تحلیل دقیق اتفاقات دنیای اطراف را ندارند. مغز آن‌ها در حال رشد است و مرز میان واقعیت و خیال، هنوز در ذهنشان شفاف نشده است.

اتفاقات ترسناک، مانند جنگ می‌تواند به‌راحتی در روان کودکان به اضطراب‌های ماندگار تبدیل شود

این دانشیار دانشگاه تهران افزود: از همین‌رو، اتفاقات ناراحت‌کننده یا ترسناک، مانند جنگ و اخبار خشونت‌آمیز، می‌تواند به‌راحتی در روان آن‌ها تبدیل به اضطراب‌های ماندگار یا رفتارهای ناآگاهانه پرتنش شود. در این شرایط، وظیفه ما بزرگ‌ترها این است که نقش یک فیلتر حمایتی را ایفا کنیم؛ مانند چتری که روی سر کودک باز می‌کنیم تا از هجوم مستقیم «رگبار ترس و تصاویر وحشت» در امان بماند.

دکتر قاسم‌زاده، تنظیم مواجهه با رسانه‌ها را از راهکارهای مواجهه روانی برای روزهای پس از جنگ در کودکان برشمرد و افزود: یکی از نخستین گام‌ها برای محافظت از روان کودک در روزهای پس از جنگ، مدیریت میزان و نوع اطلاعاتی‌ست که از طریق رسانه‌ها به او می‌رسد.

وی، تصریح کرد: کودکان ممکن است به‌طور مستقیم اخبار تلویزیون یا شبکه‌های اجتماعی را نبینند، اما از طریق گفت‌وگوهای بزرگ‌ترها، تکه‌کلام‌های ترسناک در مدرسه، یا حتی شنیدن صدای خبرها، با محتوای تروماتیک مواجه می‌شوند.

این متخصص روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده، ادامه داد: مغز کودک هنوز قادر به تفکیک «واقعیت» از «تصویرسازی ذهنی» نیست. یک تصویر دلخراش ممکن است برای کودک تبدیل به کابوس شبانه یا اضطرابی مزمن شود. بنابراین باید فضای خانه از اخبار پرتنش تا حد امکان پاک‌سازی شود. این به معنای بی‌اطلاعی نیست، بلکه محافظت روانی است.

والدین باید در پاسخ به پرسش‌های کودک، درباره جنگ واقعیت را با ساده‌سازی‌ بیان کنند

دکتر قاسم‌زاده، تصریح کرد: والدین باید در پاسخ به پرسش‌های کودک، واقعیت را ساده‌سازی‌شده، با زبانی آرام و امیدبخش بیان کنند. هم‌چنین استفاده از عباراتی مثل «ما اینجا در امنیت هستیم»، «اگر چیزی ناراحتت کرد، می‌تونی بیای بگی»، و «تو تنها نیستی، ما کنار هم هستیم» بسیار مؤثر است.

وی، استفاده از بازی و قصه، را به‌عنوان زبان کودکان برای ترمیم روان موثر دانست و خاطرنشان کرد که کودکان، برخلاف بزرگسالان، هیجانات خود را با کلمات بیان نمی‌کنند. آن‌ها بیشتر «نشان می‌دهند» تا این‌که «توصیف کنند». ترس، نگرانی، خشم، سردرگمی یا حتی احساس گناه، معمولاً در بازی‌هایشان، نقاشی‌ها، و داستان‌هایی که می‌سازند پنهان شده‌اند. به همین دلیل، روان‌شناسان کودک در شرایط پس از بحران‌ها مانند جنگ، از دو ابزار مؤثر برای کار با کودکان استفاده می‌کنند: بازی‌درمانی و قصه‌درمانی.

این دانشیار دانشگاه تهران گفت: در اتاق درمان، متخصص با استفاده از اسباب‌بازی‌های خاص، عروسک، نقاشی و حتی نمایش‌های ساده، فضایی فراهم می‌کند تا کودک بتواند هیجانات خود را تجربه کند، آن‌ها را نشان دهد، و در نهایت، آن‌ها را پردازش کرده و پشت سر بگذارد. در بازی‌درمانی، کودک ممکن است نقش قهرمان، قربانی یا نجات‌دهنده را بازی کند؛ اما آنچه مهم است، این است که بازی، ابزاری می‌شود برای تخلیه و معنا دادن به تجربه‌های درونی.

در قصه‌درمانی، درمانگر از داستان‌های هدفمند بهره می‌برد

دکتر قاسم‌زاده، افزود: در قصه‌درمانی نیز، درمانگر از داستان‌های هدفمند بهره می‌برد که شخصیت اصلی در آن‌ها با موقعیت‌های ترسناک یا چالش‌برانگیز روبه‌رو می‌شود، اما در پایان، با کمک اطرافیان یا توانمندی‌های درونی‌اش، بر مشکلات غلبه می‌کند. این داستان‌ها، آینه‌ای می‌شوند برای کودک تا احساسات خود را بشناسد، درک کند که تنها نیست، و یاد بگیرد راه‌هایی برای عبور از اضطراب‌ها وجود دارد.

وی، در پاسخ به این پرسش که اگر خانواده‌ها به روان‌شناس دسترسی ندارند، آیا می‌توانند خودشان التیام‌بخش باشند؟، گفت: پاسخ، بله است. خانواده، درمانگر متخصص نیست، اما می‌تواند یک «رابطه ترمیم‌کننده و امن» بسازد. والدین می‌توانند از ابزارهای ساده، اما بسیار اثرگذار استفاده کنند.

این متخصص روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده، درباره این‌که چگونه با بازی، به کودک کمک کنیم؟، افزود: بازی‌های آزاد (مثل لگو، خانه‌سازی، عروسک‌بازی، نقاشی با مدادشمعی یا خمیربازی) را در فضایی آرام و بدون دستور دادن انجام دهید بگذارید کودک بازی را هدایت کند؛ شما فقط همراهش باشید، نه مدیر و راهنمایش. اگر در بازی کودک، ترس یا حادثه‌ای تکرار می‌شود (مثلاً صدای انفجار، موشک، پنهان شدن یا زخمی شدن شخصیت‌ها)، دخالت نکنید؛ فقط شنونده و مشاهده‌گر باشید. این تکرارها بخشی از تخلیه هیجانی هستند.

دکتر قاسم‌زاده، خاطرنشان کرد: والدین می‌توانند گاهی با آرامش نقش شخصیتی را بازی کنید که کمک می‌کند، گوش می‌دهد یا امنیت می‌سازد، تا کودک تجربه حمایتی را در دل بازی تجربه کند.

باید برای کودکان قصه‌هایی ساخته شود که در آن شخصیت کودک‌ مانند قهرمان داستان با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شود

وی، در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توان با قصه‌ گفتن، به کودک آرامش داد؟ گفت: قصه‌هایی بسازید که در آن شخصیت کودک‌ مانند قهرمان داستان با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شود؛ مثلاً از صداهای بلند می‌ترسد یا در خواب کابوس می‌بیند. پایان داستان را امیدوارانه طراحی کنید، به‌عنوان مثال شخصیت اصلی با کمک مادر، پدر یا یک دوست خیالی یاد می‌گیرد چگونه آرام شود، حرف بزند و دوباره بخندد. از کودک بخواهید قصه را ادامه بدهد یا پایان دیگری برای آن بسازد؛ این کار باعث می‌شود احساس کنترل بیشتری روی ترس‌هایش پیدا کند. و هر شب، پیش از خواب، چند دقیقه وقت بگذارید و با صدای آرام، قصه‌ای درباره احساسات بگویید. این لحظات، هم امنیت ایجاد می‌کند و هم احساسات را به زبان کودکانه بیان می‌کند.

این دانشیار دانشگاه تهران با تأکید مجدد بر این‌که والدین می‌توانند درمانگر نباشند، اما می‌توانند مهم‌ترین حامی روانی فرزندشان باشند، گفت: با توجه، حضور، شنیدن بدون قضاوت، و ساختن فرصت‌هایی برای بیان احساسات از طریق بازی و قصه، شما می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا از دل ترس، دوباره راهی به سوی آرامش و امنیت بیابد و اگر بااین اقدامات حال فرزندتان رو به بهبود نرفت حتماً مراجعه به روانشناس کودک و نوجوان داشته باشید.

واکنش والدین به بحران‌ها، مهم‌تر از خود بحران برای روان کودک است

دکتر قاسم‌زاده، درباره ضرورت آموزش و توانمندسازی والدین هم خاطرنشان کرد: تحقیقات بسیاری نشان داده‌اند که واکنش والدین به بحران‌ها، مهم‌تر از خود بحران برای روان کودک است. اگر پدر و مادر مضطرب، نگران یا غیرقابل پیش‌بینی باشند، کودک احساس بی‌پناهی خواهد کرد. برعکس، اگر والدین بتوانند با وجود اضطراب‌های درونی خود، فضایی امن و پیش‌بینی‌پذیر برای کودک بسازند، اثرات روانی بحران بسیار کاهش پیدا می‌کند.

وی، ادامه داد: در چنین شرایطی روانشناسان به والدین آموزش می‌دهند که چگونه با کودک خود به شکل مؤثری ارتباط برقرار کنند، بازی‌های حمایتی انجام دهند، به احساسات کودک پاسخ درستی بدهند، و هم‌زمان رفتارهای مخرب را مدیریت کنند.

این متخصص روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده یادآور شد: در روزهای پساجنگ، والدین باید بدانند نیاز نیست کامل باشند، کافی‌ست قابل پیش‌بینی باشند. هر شب چند دقیقه بازی کردن با کودک، گوش دادن بدون قطع‌کردن، و پاسخ دادن آرام به سؤالات ترسناک، معجزه‌ای در روان کودک ایجاد می‌کند. اگر خود والدین دچار اضطراب شدید هستند، بهتر است به روانشناس برای دریافت مداخلات تخصصی رواندرمانی و مشاوره فردی مراجعه کنند تا بتوانند بهتر از فرزندشان مراقبت کنند.

http://sanatnews.ir/News/1/316170
Share

آدرس ايميل شما:
آدرس ايميل دريافت کنندگان
 



کليه حقوق محفوظ و متعلق به پايگاه اطلاع رسانی صنعت نيوز ميباشد
نقل مطالب و اخبار با ذکر منبع بلامانع است