پنج شنبه 24 مهر 1404

ردپای بازیگر سوم در درگیری‌های پاکستان و افغانستان

  تاريخ:بيست و چهارم مهر 1404 ساعت 10:31   |     کد : 402296   |     مشاهده: 31
استاد ژئوپلیتیک دانشگاه ضمن تشریح پیامدهای درگیری میان پاکستان و نیروهای طالبان اظهار داشت: اگر دو طرف بر مواضع خود اصرار داشته باشند مشکلی حل نخواهد شد ولی اگر طالبان برای رابطه خود با هند حد و مرزی بگذارد به نحوی که پاکستان تهدید امنیتی تلقی نکند، می‌توان امید داشت که درگیری ها پایان یابد.

به گزارش ایسنا، عبدالرضا فرجی راد استاد ژئوپلیتیک دانشگاه در یادداشتی به پیامدهای در گیری های پاکستان و افغانستان پرداخته است که در ذیل می آید؛

بر خلاف تصور عمومی بعد از سقوط کابل و به قدرت رسیدن طالبان تصور بر این بود که نه تنها روابط نزدیکی بین طالبان و پاکستان برقرار می‌شود بلکه به نوعی پاکستان نفوذ قابل توجهی در افغانستان بدست می‌آورد.

اما خیلی طول نکشید که طالبان نشان داد سیاست دیگری را چه در زمینه داخلی و چه خارجی در پیش گرفته است. سیاستی که امروز به چندین بار درگیری مرزی کشیده شده و در روزهای اخیر به نحوی این درگیری‌ها شدت گرفته که بوی جنگ به مشام می‌رسد.

با اینکه در دوره ۲۰ ساله حکومت جمهوری حامد کرزای و اشرف غنی همیشه بین دو کشور اختلاف بوده و دولت‌های افعانستان پاکستان را حامی اصلی طالبان و عملیات تروریستی معرفی می‌کردند ولی هیچ‌وقت دو کشور بدین شدت با یکدیگر درگیر نشدند.

علت اختلافات پاکستان و نیروهای افغانستان

۱-چیزی که پاکستان محاسبه نکرده بود پیوندهایی است که طالبان پشتون زبان با آنسوی خط دیورند با هم زبانان پاکستانی خود دارند.از نظر مذهبی و فرهنگی بسیار بهم نزدیک هستند و در طول دوران مبارزه چه در دوره کمونیستی و چه جمهوری این پیوندها بیشتر شده است. با اینکه افغان‌ها عمدتا خط دیورند را قبول ندارند ولی احتمالا پاکستان و ای اس ای به این مساله بی توجه بوده اند که در این رابطه تفاوتی بین افغان تحت نفوذ پاکستان و افغان های دیگر در داخل کشور و دیگر نقاط وجود ندارد. به همین جهت با به قدرت رسیدن طالبان در کابل رویکرد طالبان نسبت به آن‌سوی خط مرزی دیورند عیان شد. از این جهت طالبان پاکستان یا تی تی پی فضای حیاتی بهتری برای مبارزه با ارتش پاکستان پیدا کردند و مرکزیت خود را در افغانستان و در نزدیکی مرز قرار دادند. هر چند که طالبان ادعا می‌کند که به این گروه کمک نمی‌کند ولی این پیوندها و نگاه مالکانه طالبان به آن‌سوی دیورند این ادعا را رد می‌کند.

۲-افزایش اختلافات بین دو کشور و بروز درگیری‌ها باعث شد که طالبان افغانستان خود را به هند رقیب اصلی پاکستان نزدیک کند. به نظر می‌رسد که بعد از جنگ هوایی و توپخانه ای کوتاه بین هند و پاکستان، هند نیز تمایل بیشتری را نسبت به بهبود رابطه با طالبان نشان داده است. سفر اخیر وزیر خارجه طالبان به دهلی نو حساسیت دولت پاکستان را دو چندان نمود. گفته می‌شود یکی از دلایل این سفر علاوه بر تاکید طالبان مبنی به رسمیت شناختن از سوی هند و توسعه رابطه، خرید سلاح از آن کشور هم بوده است. در زمانی که امیرخان متقی در دهلی نو حضور داشت پاکستان حملاتی هوایی را به داخل افغانستان به بهانه ترور رهبران تی تی پی انجام داد که به نظر می‌رسد نا موفق بوده است که البته تلفات و خسارات قابل توجهی را به جای گذاشت. در مقابل طالبان هم حملاتی را به داخل پاکستان انجام دادند که بر اساس اخبار منتشره تلفات جانی بیشتری را سبب شده اند.از آن به بعد تنش ها و درگیری‌ها گاه و بیگاه همراه با خسارات و تلفات قابل توجه ادامه داشته است و میانجی گری دو کشور عربی عربستان و قطر نیز کارساز نبوده است.

بگرام میتواند عامل درگیری باشد؟

بعد از اینکه ترامپ به بگرام حساسیت نشان داد جنب و جوشی از سوی طالبان در بگرام آغاز شد. بعضی خبرها بیرون آمد مبنی بر اینکه طالبان پشت صحنه توافقاتی با آمریکا انجام داده و بگرام را آماده تحویل می‌نماید .این خبرها صحت نداشت و احتمالا طالبان با احساس خطری که از حمله احتمالی میکردند بعضی از امکانات نظامی را در بگرام جابجا کردند.البته این شایعه به این دلیل مطرح شد که طالبان قبل از تاکید ترامپ برای باز پس گیری بگرام چند بار تقاضای ایجاد رابطه با امریکا و باز کردن سفارت آن کشور در کابل را مطرح نمود.

بعید است طالبان بگرام را مجددا در اختیار امریکا قرار دهند.زیرا هم از نظر داخلی و مردم افعانستان دچار مشکل می‌شوند زیرا مبارزه آنها با دولت‌های جمهوری به بهانه خروج آمریکا از افغانستان بود و ثانیا می‌تواند بر رابطه نسبتا خوب طالبان با ایران، روسیه و چین اثر منفی بگذارد به ویژه آنکه ترامپ علنا اعلام کرده بگرام را می‌خواهد بدین علت که تا مرز چین و پایگاه‌های هسته ای آن کشور فاصله کمی دارد.

پاکستان هم هر چند رابطه خوبی با آمریکا دارد و بخاطر رقابت با هند سعی می‌کند که هر چه بیشتر به ترامپ نزدیک شود ولی بعید است علاقمند باشد که بگرام در اختیار آمریکا قرار گیرد.از یک طرف رابطه استراتژیک پاکستان و چین میتواند باعث این عدم تمایل باشد و ثانیا از همین پایگاه بگرام قبلا چندین بار خاک پاکستان توسط آمریکا مورد حمله قرار گرفته و بعضی از رهبران طالبان و از جمله بن لادن رهبر القاعده کشته شدند. البته این امکان وجود دارد که بخاطر تیره تر شدن روابط طالبان و امریکا بر سر بگرام ممکن است پاکستان از این فرصت برای حمله به افغانستان استفاده نماید.

راه حلی برای پایان در گیری وجود دارد؟

احتمال اینکه این درگیری گسترده تر شود وجود دارد.از یکطرف طالبان با توجه به تعصبی که نشان می‌دهند بسیار بعید است که رویکرد خود را نسبت به آن سوی خط دیورند عوض کنند.از سوی دیگر پاکستان نمی‌تواند اجازه دهد که رقیب و دشمن خود یعنی هند نفوذ خود را در افغانستان گسترده کند به ویژه آنکه پای فروش سلاح به طالبان از سوی هند مطرح باشد. لذا اگر جنگی هم رخ ندهد این درگیری ها گاه و بیگاه با تلفات قابل توجه ادامه می‌یابد .حتی با توجه به توانایی بالای نیروی هوایی پاکستان ممکن است رهبران طالبان افغانستان مورد هدف قرار گیرند به نحوی که دولت پاکستان امروز چنین تهدیدی را مطرح کرده است.عدم شناسایی بین المللی طالبان باعث می‌شود که پاکستانی ها مشکل کمتری را در رابطه با اجرایی شدن این تهدید داشته باشند. اگر طالبان بخواهد به توسعه رابطه خود با هند سرعت دهد امکان جنگ بین دو کشور وجود دارد.

نقش میانجی گران در حل اختلافات پاکستان و افغانستان

عربستان سعودی و قطر در یک هفته گذشته تلاش کرده اند از شدت درگیری بکاهند ولی بعید است بتوانند به راه راحلی درازمدت دست یابند.

این اتفاق در حوزه ای رخ می‌دهد که کشورهایی همچون ایران، آسیای مرکزی و روسیه و چین از آن تاثیر پذیری امنیتی و اقتصادی خواهند داشت و اتفاقا از این درگیری‌ها نگرانند.لذا هر چه سریعتر برای جلوگیری از گسترش جنگ باید اقدام نمایند.

اولا ایران با توجه به رابطه خوبی که با دو کشور افغانستان و پاکستان دارد باید دیپلماسی فعالتری را به نمایش بگذارد. گسترش جنگ می‌تواند آواره هایی را از افغانستان راهی ایران کند و علاوه بر بی ثباتی منطقه ای به رابطه اقتصادی ایران با افغانستان و پاکستان صدمه بزند.ایران در این درگیری نباید به نفع یکی از طرفین موضعگیری اش گرایش پیدا کند.

راه حل دوم این است که نشستی در مسکو ،پکن،تاشکند و یا تهران با حضور روسیه،چین ،ایران،ازبکستان و حضور دو طرف درگیر برگزار شود و راه حلی برای این معضل پیدا کنند.

علاوه بر آن چین رابطه خوبی با هر دو کشور دارد.رابطه استراتژیک با پاکستان و همکاری نزدیک اقتصادی با طالبان.میانجیگری چین می تواند موثر افتاد.البته چین هم نباید از نفوذ هند در افغانستان خشنود باشد.

در واقع اگر دو طرف بر مواضع خود اصرار داشته باشند مشکلی حل نخواهد شد ولی اگر طالبان برای رابطه خود با هند حد و مرزی بگذارد به نحوی که پاکستان تهدید امنیتی تلقی نکند و از سوی دیگر فعالیت تی تی پی پاکستان را کنترل نماید می‌توان امید داشت که درگیری ها پایان یابد.البته پاکستان هم باید بپذیرد که طالبان امروز به عنوان یک دولت نمی‌توانند رابطه گذشته را با آن کشور داشته باشند و اجازه نفوذ گسترده را در افغانستان را نخواهد داد.

http://sanatnews.ir/News/1/402296
Share

آدرس ايميل شما:
آدرس ايميل دريافت کنندگان
 



کليه حقوق محفوظ و متعلق به پايگاه اطلاع رسانی صنعت نيوز ميباشد
نقل مطالب و اخبار با ذکر منبع بلامانع است