دو شنبه 26 خرداد 1404

نبرد برای مفهوم «ایران»

  تاريخ:بيست و پنجم خرداد 1404 ساعت 12:15   |     کد : 304698   |     مشاهده: 32
مبارزه ایران و اسرائیل فقط یک جنگ نیست، نبرد مفهوم‌هااست.

به گزارش ایسنا، به نقل از هفت صبح، در میان تحولات پرشتاب روزهای اخیر و زیر سایه حمله بی‌سابقه اسرائیل به خاک ایران، بازخوانی تجربه‌های گذشته و تحلیل عمق رویداد امروز، ضرورتی انکارناپذیر یافته است. در گفت‌وگویی که با تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه انجام شد، او روایتی صریح و تحلیلی عمیق از ماهیت و ابعاد این بحران ارائه می‌کند:

«اگر به تجربه چهار پنج دهه اخیر ایران نگاه کنیم، سه مقطع مهم و متفاوت در تاریخ سیاسی ما به چشم می‌خورد. بعد از انقلاب اسلامی، نخستین تجربه بزرگ و تعیین‌کننده، جنگ ایران و عراق بود. جنگی که با اشغال سرزمین همراه شد و دغدغه‌های اصلی در آن دوره، حول محور حفظ سرزمین، کیان ملی و نظام می‌چرخید.

تمام تلاش‌ها به سمت آزادسازی سرزمین و دفع اشغال هدایت شد و با وجود همه خسارت‌ها، در نهایت موفق شدیم سرزمین را بازپس بگیریم. مرحله دوم، دوره‌ای طولانی‌تر و پیچیده‌تر بود؛ دورانی که منازعات داخلی، اختلاف دیدگاه‌ها درباره دموکراسی، آزادی، عدالت و برابری در مرکز توجه قرار گرفت. گروه‌های سیاسی با گرایش‌های راست و چپ و میانه، هر کدام نقش‌آفرینی کردند و این منازعات، ماهیت دولت و حاکمیت را در ایران شکل داد. دولت‌های متفاوتی آمدند و رفتند و هویت سیاسی جدیدی برای جامعه ایرانی رقم خورد.

اما اکنون در دوره‌ای قرار داریم که ماهیت آن با دو مرحله قبلی کاملاً متفاوت است. اگر در جنگ اول با همسایه‌ای مواجه بودیم که به دلایل مختلف (درست یا غلط) و با محاسبات غلط به سرزمین ما تجاوز کرد، امروز با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم که سابقه‌ای در تاریخ منطقه ندارد. کشوری از راه دور، کشوری که اساساً بر بستر مناسبات استعمار شکل گرفته و هویت آن در دل مراودات منطقه‌ای و ملی ریشه ندارد.

اسرائیل، کشوری است که استعمار در دوران مدرن، پس از فروپاشی استعمار کهنه، آن را بنا نهاد؛ نه بر پایه اجماع قومیت‌ها، مذاهب و گروه‌ها، نه با دیالوگ اکثریت و اقلیت، که صرفاً تصمیم استعمار بود که در یک بازه زمانی، کشور جعلی اسرائیل شکل گرفت و پس از آن، بحران بزرگی برای منطقه ایجاد شد؛ ابتدا برای خود یهودیان، بعد برای غیر یهودیان، سپس اعراب و نهایتاً برای همه مسلمانان منطقه.

امروز، اسرائیل از راه دور و به هر بهانه و توجیهی که مطرح می‌کند، به هیچ‌وجه مجاز نبوده ایران را مورد تجاوز قرار دهد. اکنون ما در موقعیت مواجهه با تجاوز از سوی دولتی کاملاً بیگانه و بی‌تناسب با هویت و پیشینه ما قرار داریم. دولتی که در اساس، ساخته و پرداخته استعمار است. این ماجرا، یعنی تقابل اسرائیل و ایران، تفاوت بنیادینی با جنگ عراق و ایران دارد. آن زمان دعوا بر سر مرز و آب و شط العرب بود؛ اما حالا، موضوع بقای ایران است، نه صرفاً بقای جمهوری اسلامی.

اگر اسرائیل سی سال پیش به ایران حمله می‌کرد، شاید می‌شد تصور کرد که دعوا بر سر حذف جمهوری اسلامی است. اما امروز، در شرایطی که به باور من، جمهوری اسلامی در دهه اخیر خود را جست‌وجو و بازتعریف کرده و ایران به موضوعیت اصلی بدل شده، ماجرا فراتر رفته است. هدف حمله اسرائیل، ایران است؛ اول ایران، بعد جمهوری اسلامی. این نکته‌ای کلیدی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.

علت این تغییر ماهیت هم روشن است. اگر دقیق نگاه کنیم، در دو دهه اخیر، هم در حوزه روشنفکری و هم در حوزه دین، گفتمان ایران و ایرانیت محوریت پیدا کرده و صاحبان مهم و متعددی یافته است. چه در میان روشنفکران، چه دینداران، چه سیاستمداران، چه طبقه متوسط و بورژوازی ملی، دغدغه اصلی دغدغه ایران است؛ فرهنگ ایران، سرزمین ایران، حکومت ایران و دولت ایران.

این دغدغه‌ها، نه چیزی فراتر از دولت‌اند و نه پایین‌تر، که همگی در بطن جامعه ایرانی دهه شصت به بعد، مفهوم‌پردازی و نهادینه شده‌اند و ایده‌پردازان متفاوتی در میان سیاسیون، دانشگاهیان، علمای دین، تجار و سایر طبقات اجتماعی، به آن پرداخته‌اند.

ایران اکنون به مرحله‌ای از درخشش جدید رسیده است؛ مرحله‌ای که با وجود همه فراز و نشیب‌ها، حتی در دوران جمهوری اسلامی هم، ایران موضوعیت اصلی و دغدغه همه است. مسئله امروز، نسبت و تناسب جمهوری اسلامی و دولت با خواسته‌های جامعه است.

دعواها و منازعات اخیر حول همین محور شکل گرفته بود. جامعه داشت به سوی طراحی دولتی در خدمت مردم، اقتصادی در خدمت جامعه و روابطی متعادل با جهان پیش می‌رفت؛ تنش‌زدایی، تعامل، و حرکت به سوی ایرانی مدرن و نوین که سابقه چندان طولانی هم ندارد و از تجربه انقلاب، جنگ و همه این تحولات زاده شده بود.

در همین حال و هوا، استعمار یک بحران جدید را راه انداخت. بحرانی که هر ایده و طرحی را هدف گرفت. بهانه مقابله با اسلام‌گرایی و ادعاهایی از این جنس، فقط صورت مسئله است. منطق برخورد اسرائیل، اساساً برخورد با مفهوم ایران نوین است.

ایرانی که نه سنتی است، نه کلاسیک، نه سلطنت‌طلبانه، بلکه ایرانی که فرهنگش، جمهوری اسلامی‌اش، روشنفکری دینی‌اش و حتی ایده تنظیم روابط جهانی و تنش‌زدایی در آن حضور دارد. در رفتار دولت‌های مختلف ایرانی هم می‌توان این را دید؛ حتی راست‌ترین دولت‌ها نیز به دنبال حل و فصل مناقشات با جهان بودند؛ از پذیرش برجام تا مذاکره و تلاش برای تعامل جهانی.

اما اسرائیل و پشتیبانان استعماری آن، تمایلی به شکل‌گیری چنین تصویری از ایران ندارند. سرمایه‌داری جهانی نمی‌خواهد ایران به دغدغه‌های فرهنگی و تمدنی خود بازگردد، جهانی فربه‌تر بسازد، با اقتصادی پویا و دولتی رشد یافته، زندگی متعادلی برای مردم و همسایگانش رقم بزند.

این مواجهه، تنها مسئله امروز ایران نیست، آزمونی برای آینده کل منطقه است. هدف اصلی، ایران است و اگر این حمله نتیجه دهد، فردا می‌تواند مصر، ترکیه یا عربستان را نیز درگیر کند. این اصل ماجرایی است که باید با دقت و هوشیاری درک شود

http://sanatnews.ir/News/1/304698
Share

آدرس ايميل شما:
آدرس ايميل دريافت کنندگان
 



کليه حقوق محفوظ و متعلق به پايگاه اطلاع رسانی صنعت نيوز ميباشد
نقل مطالب و اخبار با ذکر منبع بلامانع است