چرا آثار شکسپیر همچنان اهمیت دارند؟
تاريخ : پنجم مرداد 1404 ساعت 12:10   کد : 326678
«شکسپیر و جامعه» کتابی است که نشان می‌دهد چرا آثار شکسپیر همچنان پس از قرن‌ها اهمیت دارند. این آثار فقط داستان‌هایی درباره‌ شاهان و قهرمانان نیستند، بلکه بازتابی از زندگی واقعی، دغدغه‌های اجتماعی و پرسش‌های همیشگی انسان‌اند.

به گزارش ایسنا، پریا حیدری، مترجم و پژوهشگر در یادداشت خود به کتاب «شکسپیر و جامعه» پرداخته و نوشته است: تری ایگلتون، منتقد و نظریه‌پرداز برجسته‌ ادبیات، در کتاب «شکسپیر و جامعه» رویکردی نو به آثار شکسپیر ارائه می‌دهد. او این کتاب را نخستین بار در سال ۱۹۸۶ منتشر کرد و رضا سرور در سال جاری آن را از سوی نشر بیدگل به فارسی منتشر کرده است. ایگلتون با استفاده از نظریه‌های مارکسیستی، روانکاوی فرویدی و دیدگاه‌های فمینیستی تلاش می‌کند آثار شکسپیر را نه‌تنها به‌عنوان متونی ادبی، بلکه به‌عنوان آینه‌ای از جامعه و تاریخ دوران او تحلیل کند.

کتاب مجموعه‌ای از مقالات است که در آن، نمایشنامه‌های شکسپیر در بستر اجتماعی و سیاسی انگلستان عصر الیزابت و ژاکوب بررسی می‌شوند. رویکرد ایگلتون بر نقد مارکسیستی استوار است؛ یعنی او به این می‌پردازد که چگونه آثار شکسپیر با مسئله‌ قدرت، طبقات و ایدئولوژی زمان خود درگیر هستند. برای مثال، در نمایشنامه‌های «مکبث» و «شاه لیر» نشان می‌دهد که قدرت‌طلبی شخصیت‌ها چگونه به سقوط و نابودی آن‌ها می‌انجامد. این تحلیل نه‌تنها جنبه‌ شخصی تراژدی‌ها را آشکار می‌کند، بلکه ساختارهای اجتماعی و سیاسی پنهان در پس‌زمینه‌ آن‌ها را نیز برجسته می‌سازد.

ایگلتون به موضوع طبقات اجتماعی هم توجه دارد. او در آثاری مانند «تاجر ونیز» و «طوفان» نشان می‌دهد که شکسپیر به‌خوبی تنش‌های میان طبقات و مسئله‌ نابرابری اجتماعی را تصویر کرده است. این نمایشنامه‌ها به گفته‌ او تنها بازتاب‌دهنده‌ یک نظم اجتماعی نیستند؛ بلکه تناقض‌ها و پرسش‌هایی درباره‌ امکان تغییر و حرکت در این نظم را نیز مطرح می‌کنند.

مسئله‌ جنسیت و هویت از دیگر محورهای اصلی کتاب است. ایگلتون نشان می‌دهد که شکسپیر در نمایشنامه‌هایی مانند «آن‌طور که دوست دارید» و «شب دوازدهم» با تغییر نقش‌ها و جابه‌جایی هویت‌ها، مرزهای سنتی جنسیتی را به چالش می‌کشد. این آثار نشان می‌دهند که هویت امری ثابت و ساده نیست، بلکه سیال، چندلایه و قابل دگرگونی است.

ایگلتون در تحلیل خود کاری شبیه به کارگردانان تئاتر انجام می‌دهد: او متن‌های شکسپیر را به دنیای معاصر می‌آورد، بدون آن‌که هویت اصلی آن‌ها را از بین ببرد. همان‌طور که کارگردانان بزرگ «شاه لیر» را در ژاپن قرون وسطایی (فیلم «ران» کوروساوا) یا «ژولیوس سزار» را در دنیای گانگستری قرن بیستم اجرا کرده‌اند، ایگلتون هم چارچوب مفهومی آثار را تغییر می‌دهد، ولی جوهره‌ آن‌ها را دست‌نخورده نگاه می‌دارد.

او در تفسیر خود، نظریه‌های مارکس و فروید را با هم ترکیب می‌کند. برای نمونه، به وسواس شکسپیر نسبت به مفهوم «طلا» و «ثروت» توجه نشان می‌دهد و توضیح می‌دهد که این موضوع صرفاً یک عنصر داستانی نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ تأثیر پول بر روابط انسانی و روان شخصیت‌هاست. او می‌نویسد آنتونیو در «تاجر ونیز» نه‌تنها انسانی افسرده، بلکه تاجری است که زندگی‌اش در چارچوب یک جامعه مبتنی بر سود تعریف شده است؛ جامعه‌ای که ارزش‌ها را فدای منافع می‌کند.

ایگلتون همچنین به نقش زنان در آثار شکسپیر توجه می‌کند. او لیدی مکبث را نمونه‌ای از شخصیتی می‌داند که می‌خواهد محدودیت‌های جنسیتی را کنار بزند و قدرتی را به دست گیرد که جامعه‌ مردسالار آن زمان برای زنان مجاز نمی‌دانست. در نگاه ایگلتون، حتی جادوگران مکبث نیز نماد نوعی طغیان علیه نظم تثبیت‌شده‌ اجتماعی و نقش‌های سنتی جنسیتی هستند.

یکی از نقاط قوت کتاب این است که تحلیل‌های ادبی را با بررسی‌های تاریخی پیوند می‌زند. ایگلتون توضیح می‌دهد که تحولات اقتصادی انگلستان – مانند تورم و بحران‌های مالی دهه‌ ۱۵۹۰ – فضایی پر از اضطراب و ناامنی ایجاد کرده بود؛ فضایی که ردّ آن در نمایشنامه‌های شکسپیر دیده می‌شود. او نشان می‌دهد که این شرایط چگونه باعث شده است شخصیت‌هایی مانند تایمون یا آنتونی دائماً با مفهوم ثروت و قدرت درگیر باشند.

کتاب فقط به گذشته نگاه نمی‌کند، بلکه پیوند آثار شکسپیر با دنیای امروز را هم روشن می‌سازد. ایگلتون می‌گوید شخصیت‌های فقیر و بی‌خانمان در نمایشنامه‌های شکسپیر شاید در آن زمان صدایی نداشتند، اما در دنیای مدرن به نیرویی اجتماعی تبدیل شده‌اند که نمی‌توان نادیده گرفت. این نگاه باعث می‌شود آثار شکسپیر همچنان زنده و مرتبط به نظر برسند.

در بخش‌های دیگری از کتاب، ایگلتون به‌صورت طنزآمیز می‌نویسد که اگرچه شواهدی در دست نیست، اما خواندن آثار شکسپیر این حس را به او می‌دهد که گویی این نویسنده‌ قرن شانزدهم از مفاهیم فیلسوفانی چون هگل، مارکس، نیچه و فروید آگاه بوده است. این شوخ‌طبعی نشان می‌دهد که ایگلتون در کنار نگاه جدی، تلاش می‌کند شکسپیر را از قالب صرفاً کلاسیک بیرون بیاورد و به‌عنوان نویسنده‌ای پویا و فراتر از زمان معرفی کند.

آنچه کتاب «شکسپیر و جامعه» را متمایز می‌کند، توانایی ایگلتون در ایجاد تعادلی میان تحلیل عمیق و نگاهی انسانی است. او نه‌تنها ساختار قدرت، طبقات و ایدئولوژی را بررسی می‌کند، بلکه به روابط شخصی، احساسات و تضادهای درونی شخصیت‌ها هم اهمیت می‌دهد. همین رویکرد است که باعث می‌شود کتاب برای خوانندگانی که به دنبال درک تازه‌ای از شکسپیر هستند، جذاب باشد.

در مجموع، «شکسپیر و جامعه» کتابی است که نشان می‌دهد چرا آثار شکسپیر همچنان پس از قرن‌ها اهمیت دارند. این آثار فقط داستان‌هایی درباره‌ شاهان و قهرمانان نیستند، بلکه بازتابی از زندگی واقعی، دغدغه‌های اجتماعی و پرسش‌های همیشگی انسان‌اند. تری ایگلتون با نگاهی تحلیلی و درعین‌حال قابل‌فهم، کمک می‌کند تا لایه‌های پنهان این نمایشنامه‌ها آشکار شوند و نشان می‌دهد که شکسپیر هنوز حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد.