محیطبان و شکارچی، سریال ناتمامی برای تمام فصول!
تاريخ :
اول شهريور 1402 ساعت 13:28
|
|
کد : 282202
|
سریال رویارویی محیطبان و شکارچی سالهاست که بیوقفه اکران میشود و بر خلاف تمام سریالها، گویا پایانی برای آن طراحی نشده است! هرچند متخلفین پیوسته با احکام قضایی گوناگون جریمه میشوند، اما بار دیگر این سریال در گوشهای دیگر از استانهای شمالی کشور اکران میشود. حالا، لوکیشن این تراژدی هولناک، مازندران است و اینبار چهره یک محیطبان بهشهری هدف قرار گرفته شده؛ سوزاندن با چای داغ! سوال اینجاست: این تراژدی چه زمانی پایان مییابد؟ کنترل عرصههای منابع طبیعی و حفاظت از حیات وحش در زمره وظایف محیطبانی است؛ در واقع پاسداری از ذخایر جانوری موجود در کشور و ممنوعیت از شکار غیرمجاز وظیفه یک محیطبان است. اما گاهی این حراست حتی به قیمت جان محیطبانان تمام میشود. نگاهی به مستندات و آمارهای موجود در کشور نشان میدهد طی سالهای اخیر بیش از ۱۵۰ نفر از محیطبانان کشور کشته یا به قتل رسیدهاند که از این تعداد، ۱۰۸ نفر در درگیریهای مسلحانه به منظور حفاظت از گونههای مختلف زیستی کشور جان خود را از دست دادهاند. همچنین ۷ درصد جمعیت محیطبانان کشور تاکنون جانباز شدهاند. این تعداد، به غیر از محیطبانانی است که در حین انجام مأموریت از صخره پرت شده یا در تعقیب و گریز با متخلفان تصادف کردهاند. عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست کشور، پیشتر در اظهار نظری اعلام کرده بود که شمار محیطبان کشته شده در حین انجام وظیفه با توجه به نسبت جمعیت محیطبانان کشور، از شمار شهدای نیروهای مسلح بیشتر شده است. اینبار اما در حادثهای عجیب، صورت یک محیطبان بهشهری با اصابت فلاسک چای، زخمی و سوخته شده است. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست مازندران، در این باره میگوید: در حادثه اخیر نیز علیرغم دستگیری شکارچی با سلاح غیرمجاز، در حالیکه متخلف دستبند به دست داشته به محیطبان حمله میکند. مسلما حکم این متخلف که باعث سوزاندن صورت محیطبان شده سنگین بوده و محکوم به پرداخت دیه خواهد شد. اما به گفته فرمانده یگان حفاظت محیط زیست مازندران، شکارچیان پس از جریمه شدن با مراجعه به محیطبانی اظهار ندامت میکنند. مسلم آهنگری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: سالهاست متخلفین دستگیر شده پس از سیر مراحل قانونی و معرفی به مراجع قضایی، مجددا به همراه خانوادههای خود به محیطبانی مراجعه و درخواست تخفیف در مجازات و رضایت از محیطبان مصدوم شده میکنند، در سال جاری نیز تاکنون حداقل ۵ مورد از این دست اقدامات گزارش شده است. آهنگری درباره وضعیت محیطبان مصدوم گفت: درمان سرپایی در بیمارستان برای این محیطبان انجام گرفت و «آقای یاسمی» با نظر پزشکان ملزم به استراحت در منزل شد. در این حادثه، اصابت فلاسک چای داغ به صورت محیطبان سبب میشود تا وی از ناحیه صورت و گردن دچار سوختگی شود. البته مراحل جرم انگاری با مراجعه به پزشکی قانونی در دست اقدام است. وی با بیان اینکه ۲ قبضه سلاح غیرمجاز از متخلفان کشف و ضبط شد، گفت: شکارچی غیرمجاز با اتهام شکار غیرقانونی، حمله و آسیب به محیطبان تحویل مراجع قانونی شد. اما سریال رویارویی محیطبانان و شکارچیان آنجا وارد فاز درام خود میشود که محیطبان باید با دستان خالی به جنگ شکارچی مسلح برود. هرچند محیطبانان اخیرا و به منظور دفاع از خود مجهز شدهاند اما اثبات حقیقت آنچه بین این دو رخ داده، عملاً بسیار دشوار و تا حدی غیرممکن مینماید. پروفسور اسماعیل کهرم، استاد برجسته محیط زیست، میگوید: «هنوز هم اگر شکارچی متخلفی ۱۰ قوچ، میش و آهو شکار کرده باشد محیطبان اجازه ندارد به او شلیک کند بلکه طبق قانون ابتدا باید دستور ایست داده که بنده عینا در دادگاهها دیدم شکارچی میگوید نشنیدم، سپس تیر هوایی بزند که باز هم شکارچی میتواند بگوید گوشهایم سنگین است و نشنیدم و سپس پس از در خطر بودن جان خود و همکارش از کمر به پایین به شکارچی شلیک کند که طبیعتا با یک تفنگ ۳۰-۴۰ ساله زنگ زده نمیتوان نشانه گیری دقیقی از فاصله دور داشت؛ از طرفی اگر محیطبان شلیک کند دادگاه به سختی میپذیرد جان او و همکارش درخطر بوده که شلیک کرده است.» اما روایت این واقعه از زبان محیطبان شجاع مازندرانی جای تامل دارد؛ «اطلاع دادند که یک شکارچی غیرمجاز سابقهدار در «هزارجریب» شهرستان بهشهر در چادر زنبورداران حضور و قصد شکار غیرقانونی دارد. به منطقه مراجعه کردیم. وارد چادر شدیم و شکارچی را بازداشت و اسلحه برنو غیرمجاز او را ضبط کردیم. در چادر یک اسلحه غیرمجاز دیگر نیز کشف شد. دنبال فشنگها در داخل چادر بودیم. چند مرتبه از شکارچی پرسیدم، فشنگها را کجا پنهان کرده که او منکر داشتن فشنگ شد. یکی از دستان شکارچی با دستبند به دست همکارم قفل بود. ناگهان با دست دیگرش فلاکس چای را برداشت و بر سر من کوبید. فلاکس شکست و چای داغ صورتم را سوزاند». بر اساس استاندارد جهانی هر ۱۰۰۰ هکتار باید توسط یک محیطبان حفاظت شود. در ایران اما هر محیطبان از ۶۰۰۰ هکتار حفاظت میکند. از سوی دیگر و در حوزه تجهیزات امنیتی برای محیطبانان، در کشورهای پیشرفته یک میکروفون در قسمت یقه و یک دوربین کوچک در قسمت جلوی لباس فرم تمام محیطبانان کار گذاشته شده و وسایل نقلیه آنان مجهز به دوربین است و تمامی اطلاعات بهویژه ضبط صدا و مکانیابی بلافاصله به مرکز پلیس ارسال شده و در واقع محیطبان توسط پلیس در لحظه پشتیبانی میشود. در همین رابطه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی از مشکلات این قشر اعلام میکند که یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست در حال حاضر به لحاظ آماری دارای تعداد ۵۸۴ دستگاه خودرو مونتاژ و تولید داخل است و در خوشبینانهترین حالت تنها ۵۰ درصد از این تجهیزات خودرویی قابلیت بهکارگیری در مأموریتهای محوله را دارند. این گزارش اضافه میکند که طبق بررسیهای صورتگرفته وضعیت ارتباط بیسیمی یگان حفاظت محیط زیست متأسفانه، در پی تشکیل یگان حفاظت و عدم برخورداری یگان از بودجۀ مستقل و وابستهشدن یگان به سایر بخشهای سازمان برای تأمین ضروریترین احتیاجات، بهمرور بسیار ناکارآمد شده، بهگونهای که حتی در برخی استانها امکان ارتباط بیسیمی در سطح منطقه نیز امکانپذیر نیست. در پایان اما خالی از لطف نیست اگر این گزارش را با سخن محیطبان مصدوم اما پرتلاش و شجاع مازندرانی تمام کنیم؛ «حمید یاسمی»، که مجنونوار عاشق ایران است میگوید: «بعد از این اتفاق، همسرم از من پرسید اگر به زمان پیش از حادثه برگردی باز هم به آن منطقه برای بازداشت شکارچی غیرمجاز میروی؟ بدون درنگ گفتم: بله؛ در آن منطقه فقط ۱۰۰ مرال باقی مانده و حفاظت از آنها، اصل زندگی من است. آنها تکهای از ایران، این عشق بزرگ هستند."
|