چرا استقبال از نمایشگاه کتاب پررنگ نبود؟
تاريخ : اول خرداد 1401 ساعت 10:13   کد : 267275
روزنامه اطلاعات با اشاره به حضور کمرنگ مردم در نمایشگاه کتاب تهران نوشت:انتظار می‌رفت با فروکش کردن اپیدمی و محذورات همه گیری کرونا، دوباره شاهد هجوم و حضور مشتاقان کتاب باشیم؛ اما چنین نشد و چرا چنین نشد؟
 
عواملی هم هست که هریک می‌تواند علت پنهان باشد بر این عدم حضور و عدم استقبال عموم از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران. مسایلی همچون بلاتکلیفی در مکان یابی نمایشگاه و برگزاری مجدد در مصلای تهران؛ که این پرسش تکراری را مطرح می‌کند: چرا نمایشگاه بزرگ شهر آفتاب طراحی و با هزینه‌ای هنگفت اجرا شد؟ طراحی آن با چه کسانی بوده، و مکان‌یابی و هدفگذاری و تراز سرمایه‌گذاری و سودآوری آن پروژه چگونه توجیه شده و کجاست؟
 
‌نمایشگاه بین‌المللی که قبلا در خیابان سئول برقرار بود و فضای گسترده طبیعی و درخت و حوضی داشت و مکانش صرفاً و اساساً برای نمایشگاه طراحی شده، ظاهراً مناسب بود، مسجد بزرگ و زیبایی هم داشت و مترو هم می‌توانست در داخل نمایشگاه ایستگاه داشته باشد، چه مشکلی داشت که مصلای بزرگ و ناتمام باید نمایشگاه شود و پذیرای اموری به غیر از آنچه هدفگذاری شده است؟
 
بجز مکانت، چند استفهام دیگری هم هست؛ ازجمله اینکه سالهاست در این زمینه بحث می‌شود که نمایشگاه کتاب را باید از تصدی گری دولت‌ها خارج کرد. هم دولت بزرگ به ریاست رئیس‌جمهور، و هم دولت کوچک به ریاست شهردار اگر متصدی چنین اموری باشند، نتیجه همواره هزینه‌بَر و کم بازده خواهد بود. تصمیماتی همچون مکان یابی و مکان سازی، بدون نتیجه و بلااستفاده می‌شود و نهایتاً به نقطه اول باز خواهیم گشت. اشتیاق از بین می‌رود و بخشنامه و مقررات منطبق با سلایق دولت‌های جایگزین غلبه می‌کند. در نهایت موجب کنار نهادن یا کناره‌گیری برخی یا بسیاری از ناشران و خدمات مرتبط با کتاب خواهد شد.
 
اموری که امسال و در این نوبت از نمایشگاه به وضوح قابل مشاهده و غیر قابل چشم پوشی بود. مشکلات ناشران و خریداران هم فراتر از آن است که با فروش آنلاین و حذف هزینة ارسال جبران شود، اگرچه قابل تأیید و تقدیر است. امسال غرفه‌های بسیاری نتوانستند معادل هزینه اجاره و اسکان را هم دست و پا کن
ند. دلایل تمام این مسایل باید شناخته و تحلیل شود تا در سالهای بعد این فروغ اندک رو به روشنایی گیرد و کتاب به زندگی مردم و اقتصاد کشور بازگردد.
 
نمی‌شود با جمع کردن ناشران دولتی و شبه دولتی و خیریه‌ها و نهادهای غیر خصوصی و بلاوجه و بی‌سابقه در فرهنگ، تنها با چاپ چند کتاب و داشتن پروانه نشر، جشنواره کتاب و نمایشگاهی قدرتمند برپا کرد. رقبایی در همین منطقه پیدا شده‌اند که مجال و عرصه را می‌ربایند و شاید ربوده باشند. در یک کلام؛ نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد، کاهش و نهایتاً رفع تصدی گری دولت است.
 
در ارتباط با همین موضوع توجه داشته باشیم که ناشران، نویسندگان و کتابفروشان، از اصناف نسبتا آگاه و منسجم هستند. آنها اتحادیه و سندیکای باتجربه دارند. نمایندگان و مدیرانشان در تعامل و همکاری با دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قادر است بهترین راهکارها را ارائه دهد و بهترین برنامه‌ها را اجرا کند. این بار سنگین اگر از دوش دولت برداشته و به اهلش واگذار نشود شاید در سال‌های آینده، همین رونق اندک هم درکار نباشد و فقط هزینه‌های سنگین روی دست دولت بماند. ‌