چهارشنبه 13 تير 1403

رضازاده:شايعه‏سازان را به خدا واگذار ميکنم

  تاريخ:ششم مرداد 1387 ساعت 10:08   |     کد : 3522   |     مشاهده: 125

قهرمان همچنان قهرمان است، چه با مدال و چه بي مدال، چه روي سکوي و چه به دور از سکو. خداحافظي از دنياي قهرماني براي او از مردن هم سخت تر است. خودش اين را مي گفت. هنوز بغض، راه گلويش باز نکرده بود. وقتي پرسيديم چه حالي داري؟ خنده تلخي تحويلمان داد و گفت: "خراب، اعصابم خراب است." صداي او با گذشته تفاوت داشت. شايد دلش مي خواست گريه کند اما قويترين مرد دنيا بودن و گريه گردن؟ نه اين‌ها با هم سازگار نيست.

آخرين صحبت هاي حاج حسين که حالا دلش شلوغ ترين شهر دنياست را با برنا مي خوانيد:

پياده روي مي کنم

اين روزها زير نظر متخصصين فعاليت مي کنم. تمرينات سبک را انجام مي دهم،هر روز بايد يک ساعت پياده روي کنم.پزشکان گفته اند که اگر ناگهان تمام فعاليت هاي ورزشي ام را کنار بگذارم مشکلات ديگري برايم ايجاد مي شود. دکترم مي‌گفت: چون بدن تو ورزشي است نبايد ناگهان قيد ورزش کردن را بزني و بروي خانه بنشيني. بايد هر روز به صورت سبک وزنه بزنم،اما نه به عنوان يک وزنه بردار بلکه مثل يک بدنساز.

مردم که را مي بينم غصه ام مي گيرد

مي خواستم برگردم اردبيل اما فعلاً بايد در تهران بمانم و زير نظر متخصصين باشم.در خيابان چشمم که به مردم مي افتد غصه ام مي گيرد.آنها انتظار داشتند که باز هم در المپيک برايشان مدال بياورم اما خب قسمت نشد.مصلحت اين بود که در پکن نباشم.خدا خواست و حتماً حکمتي در آن است.

به دکتر گفتم نمي توانم قيد المپيک را بزنم

دي ماه سال 86 بود که فهميدم بايد قيد المپيک را بزنم. قبل از آن تاريخ در تمرينات سرم گيج مي‌رفت و از حال مي رفتم. چند بار اين اتفاق افتاد تا اينکه به پزشک مراجعه کردم. پزشک گفت که فشار خون و قند داري و نبايد زياد به خودت فشار بياوري. همانجا براي اولين بار از زبان پزشک شنيدم که گفت: "با دنياي قهرماني خداحافظي کن!"گفت: فشار وزنه ها و استرس براي تو خطرناک است.

آنطور که همه پزشکان گفتند امکان پارگي رگ هايم نيز وجود داشت.آن روز يکي از سخت ترين روزهاي زندگي ام بود.همانجا به دکتر گفتم: نمي توانم قيد المپيک را بزنم.

6، 7 ماه تا المپيک مانده بود و من هم نمي خواستم تمريناتم را سبک کنم،هر ماه تست پزشکي مي دادم اما فايده اي نداشت.باز هم سرم گيج مي رفت و رکوردهايم نيز جابجا شده بود.نوسان زيادي در رکوردگيري داشتم.يک روز 250 کيلوگرم را در دو ضرب مي زدم و روز ديگر در وزنه 240 کيلوگرمي مشکل داشتم.

سخت تر از مردن

آقاي افشار زاده با پزشکان جلسه گذاشت و به من اعلام کرد که سلامتي ات در خطر است،خيلي سخت بود اما چاره اي نداشتم.خداحافظي از دنياي قهرماني از مردن هم برايم دشوارتر بود.11،10 سال براي اين مردم طلا آوردم و خوشحالشان کردم،خيلي سخت بود که قيد قهرماني را بزنم و ديگر نتوانم آنها را خوشحال کنم و به خيابان ها بفرستم.مي دانم مردم ناراحتند.آنها مي‌گويند المپيک بدون تو صفايي ندارد و اين ناراحتي آنها بيشتر از هر چيزي عذابم مي دهد.

وجدانم راحت است

شايعات هميشه وجود دارد،يک روز صحبت از دوپينگ مي شود و روز ديگر... .بگذاريد هرچه مي خواهند درباره من بگويند،مهم مردم هستند که بايد قضاوت کنند.شايعه سازان را هم به خدا واگذار مي کنم.کار من مدال گرفتن و خوشحال کردن مردم بود که انجام دادم و حالا هم وجدانم راحت است.آنهايي که اين روزها شايعه درست مي کنند و به خيال خودشان مي خواهند مرا تخريب کنند بايد بدانند براي من فقط قضاوت مردم مهم است،مردمي که در کوچه و خيابان مي بينم.

رضازاده هاي ديگري را معرفي مي کنم

از دنياي قهرماني خداحافظي کرده ام اما همچنان در دنياي وزنه برداري هستم.مي خواهم رضازاده هاي ديگري را به ورزش معرفي کنم که يکي از آنها پسر خودم ابالفضل خواهد بود. او بعد از من براي مردم ايران طلاي المپيک مي آورد.

در پايان هم بايد بگويم دنبال سرمربيگري تيم ملي نيستم و ترجيح مي دهم در همين سمت مديريت فني تيم هاي ملي کار کنم.

http://sanatnews.ir/News/1/3522
Share

آدرس ايميل شما:
آدرس ايميل دريافت کنندگان
 



کليه حقوق محفوظ و متعلق به پايگاه اطلاع رسانی صنعت نيوز ميباشد
نقل مطالب و اخبار با ذکر منبع بلامانع است